عید است ساقیا قدحم پر شراب کن
بارالها سال دیگر هم گذشت از عمرما
بر سرآمد بار دیگر جام ما
بر نیامد کام ما
گفت ساقی که بهارت برسد همره یار
بدمد بر رخ زردت همه جا لطف نگار
برسد از ره و جان تو پر از شهد شود
لیک الها
نرسید آن مه شیرین سخنان
ندمیده است هنوزم به بر بام جهان
فرخ خوش سخن نیک روان
یار با سبزه نیامد که شود سبز وجودم
بارالها
صد قسم بر ذات پاکت
صد قسم بر روح سیمین حبیبت (ص)
صد قسم بر دخت وی ام الائمه
جان مولایم حسین (ع)
قسمتم کن دیدن مولای خود را
چون نبینم روی ماهش
در میان قبر چون نامش برم
بارالها
کن معجل حضرتش را با فرج با نصر
آمین
آمین
آمین
+ نوشته شده در دوشنبه پنجم فروردین ۱۳۸۷ ساعت 14:19 توسط علی
|