السلام علیک یا قتیل العبرات
ای کشته فتاده به هامون، امیر عشق!
وی صید دست و پازده در خون، سفیر عشق!
دست گدای من نگهش سوی دست توست
افتاده از نفس دل غمگین، فقیر عشق
دل همچو دست اسیر غم است و چشم
محتاج یک نگاه، چو مسکین، بشیر عشق!
در کوچه جار میزند کسی رسیده است
ماه عزای اشرف مردان، امیر عشق
ماییم و دست ادب، روی سینه داغ
اندر حریم حضرت، یاسین کبیر عشق
+ نوشته شده در سه شنبه هشتم آذر ۱۳۹۰ ساعت 14:6 توسط علی
|