در بزم عزای سه شه آسمانی ام
ماه صفر! آرام میروی از کوی عاشقان
بزم عزای شه میبرد آرام جانمان
با چشم پر زاشک که از داغ مصطفی ست
وین قلب زار که خونین مجتبی ست
جان ودلی که میکند نوحه برای رضای حق
گویی که میشود مقیم حرم با صفای حق
ماه صفر چه مه پر زنوحه ای
از اربعین و ۲۸ ام و آخر چه دیده ای
ماه صفر به رفتن تو دل عزا گرفت
وز دیدن هلال زوال تو جانم نوا گرفت
از روز سیم ات که عزای خرابه بود
تا روز سی ام ات که رضا را نشانه بود
اما همین عزا و نوحه گری های دل ببین
دل مست گشته به سودای دل ببین
خواهم ز درگه آن باب مغفرت
دل رام گردد به کوی تو در روز آخرت
+ نوشته شده در دوشنبه پنجم اسفند ۱۳۸۷ ساعت 18:47 توسط علی
|